خداوندا جواني ام به سر رفت...
درخت شادكامي بي ثمر رفت...
موفق باشي
بچه ها ما همه دلامون پر از غم و غصه ست...
بيايد واسه هم دعا كنيم تا خداي مهربون كمكمون كنه.
يا علي...
سلام عليكم
سال خوبي داشته باشي
التماس دعا
خدا نگهدار
الهي لا تكلني الي نفسي طرفه عين ابدا
سلام . مطلبت بد جوري رو دلها تاثير مي ذاره .اميدوارم هيچگاه تو زندگي به مرحله اي نرسي كه قطع اميد از خدا كني
يا غياث المستغيثين
اگه دلت شكست من رو از ياد نبر
واست دعا ميكنك برام دعا كن (دلت رو تو وبلاگ خدا لينك كن )
نقطه سر سطر بچه ها بنويسيد:
با خط درشت، عشق را بنويسيد
اين مشق شب شماست در دفتر دل
صد مرتبه از روي خـــدا بنويسيد
يادمان باشد از امروز خطائي نكنيم
گرچه در خود شكستيم،صدائي نكنيم
يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بي سر و پائي نكنيم
اي مسافرآسماني ...
از تو شروع مي شود .
تمام گلايه هايم !!
و به تو ختم مي شود ...
تمام بهانه هايم !!
از طلوع شنبه تا غروب پنجشنبه ...
حتي جمعه ها هم بوي تو را مي دهد !!!
سلام ببخشي دوباره مزاحم ميشم گفتم اگه اجازه ميدي من شعراتو به اسم خودت تو مجله دانشگامون چاپ كنم؟
چون واقعا معركن
سلام راستي يادم رفت بگم ممنونم از نظرو پيشنهادت خيلي خوشحال ميشم وقتي به وبلاگم سر ميزني
سلام
خوبي ؟
نمي دونم چي بگم توي اين مطلبت چند تا نكته جالب و بعضا مبهم براي من بود، يكي اينكه كدوم شهري كه اينقدر اذيت شدي
دوم سر چه چيزايي مجبور شدي دروغ بگي ، سوم اين موضوع آخري كه گفتي راجع به چي بوده؟
اما يه چيزم به آبجيم بگم اينه كه به نظر من دروغ گفتن روراست بودن هميشه مذمومه اما آدم گاهي اوقات بنا به شرايط موجود ميتونه راستشو نگه و سكوت كنه نه اينكه دروغ بگه، چون احيانا ممكنه با دروغ گفتن كم كم عذاب وجدان بگيري و طولاني مدت اعتماد به نفست رو از دست بدي چون حقيقتي ديگه نداري كه بخواي بهش تكيه كني .
